Sunday, October 21, 2012

چنگ ِ تواَم بـَـر هــَر رَگ ِ من 

Tuesday, October 16, 2012

 این دستانی که نامه‌ها را  باعجله به داخل خانه می‌اندازند، کاش می‌دانستند که شاید مهم‌ترین اتفاق روزانه کسیست که داخل خانه نشسته‌است. کِش بدهید‌اَش.. طولانی‌ کنید این پروسه انداختن نامه در خانه را -  لطفا
برای زنده ماندن 
 همیشه باید رفت
 دلگیر این رفتن‌ها نباش
آن گودالی که همیشه جلوی پایمان، پُر‌آب ایستاده بود
فاخته
با همان تصویر، همچنان زنده مانده‌است
اگر نرفته‌بودم
مانده  بودم، الان خشک شده بود

Sunday, October 14, 2012

نیازی نداریم که همه چیز را بدانیم. همین اندک چیزهایی هم را هم که دست و پا شکسته و به قیمت هرچه بیشتر شکسته شدن قلب و عمیق تر شدن هرچه بیشتر این شکاف در قلبمان، فهمیده‌ایم کافیست. جور کردن همین ها کفاف ِ کل زندگی مان را میدهد