Sunday, May 27, 2012
زن ِ سیاهپوست؛ سفید تن کرده با موهایی که بالای سرش بسته. پنجره ای روبروی پنجره آن زن ِ سیاهپوست - که منم؛نشسته بر لبه ی پنجره ی خودش، گوش می دهد به زنیکه برایش میخواند:
پای من خسته ازین رفتن بود
Newer Post
Older Post
Home