Monday, April 15, 2013

داره آسمون غروب میکنه و من توو تاریکی نشستم - خیلی وقت بود که این حس در من مُرده بود - خیلی وقت بود که دیگه دلم اتاق تاریک نمیخواست .. ولی نمیدونم چی شده که دوباره در من زنده شده .. چقدر این تنهایی داره منو اذیت میکنه .. چقدر دلم دوست می‌خواد .. جای آشنا .. هوای آشنا.. آدم‌های آشنا