رو این کاناپهای که همین الانم من رووش دراز کشیدم دارم مینیویسم، یه پنجره مربع شکل کوچیکه که جلوش کتاب اینا گذاشتیم - من خیلی روزاخیلی از فکرامو با این منظره روبروم میکنم - بعد وقتی هم که الکی دراز میکشم برای خودمُ از این پنجره به اَبرا نیگا میکنم باز همه اون فکرا میاد سُراغم .. میخوام اینو بگم که خیلی بده که آدم خوب ُ بدش یکی بشه - باهم گِره بخوره